سلامت نیوز: «باران شیخی» کودک ربوده شده اراکی که نام و نشاناش و استمداد برای نشانی از وی، روزها و هفتهها شبکههای اجتماعی را در نوردید، چند روز پیش بعد از نزدیک به یک ماه از دست گروگانگیرها آزاد شد تا ماجرای یک گروگانگیری کشدار و بدیمن، این بار ختم به خیر شود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همدلی ،انگیزه ربایندگان این کودک 8 ساله اراکی از ربودن و انتقال او به استانهای شرقی کشور حل اختلاف مالی والدین او با ربایندگان بود. خبر این کودک ربایی از سوی افکار عمومی لحظه به لحظه با حساسیت خاصی دنبال میشد، در مدتی که باران در چنگال آدم رباها گرفتار بود چندین بار شایعه آزادی وی منتشر شد اما بعد از ساعاتی از سوی پلیس تکذیب شد تا کلاف گم شدن این کودک پیچیدهتر از قبل شود.
بالاخره پس از کش و قوس بسیار، در نهایت پلیس دو تن از آدم رباها را دستگیر کرد و با شناسایی دزدها، امکان بازگرداندن این کودک به آغوش خانوادهاش، مهیا شد و چند روز پیش این کودک به خانوادهاش تحویل داده شد. فیلم بازگشت باران شیخی مانند خبر گم شدناش بارها و بارها از سوی کاربران شبکههای اجتماعی مورد بازنشر قرار گرفت.
البته همه کودکانی که گم یا به گروگان گرفته میشوند مانند باران شانس با آنان یار نیست و ماجرای ربوده شدنش ختم به خیر نمیشود، برخی از آنان سرنوشت نامعلومی پیدا میکنند و پرونده گمشدنشان سالها مفتوح است به این امید که خبری از آنان برسد، اما برخی دیگر در یک بازی پیچیده قربانی جنایت هولناک میشوند و جانشان را از دست میدهند.
اگر اخبار کودک ربایی در چند سال اخیر و انگیزههای آنان را مرور کنیم، متوجه میشویم اغلب ربایندگان با مقاصد مالی، کسب سود و اخاذی یا تسویه حسابهای شخصی که در برخی موارد ناشی از اختلاف حسابهای پدر کودکان با ربایندگان است، این بخش بی پناه از جامعه را قربانی نیت شوم خود کردند. گاهی نیز در معاملاتی نظیر موادمخدر این اخاذیها رخ مینماید.
اگر از مواردی که زوجهایی به دلیل نداشتن فرزند به نوزادربایی دست زدهاند بگذریم، کودکربایی انگیزههای دیگری هم میتواند داشتهباشد. کودکان قربانیان عمده گروههای توزیع موادمخدر و گدایی و همینطور کارهای سیاه خیابانی هستند. یکی دیگر از انگیزههای کودکربایی نیز آزار و اذیت جنسی است که آن را باید بیشتر و جدیتر مورد تامل قرارداد.
نیم نگاهی به آرشیو خاک گرفته رسانهها این واقعیت را برای ما آشکار میکند که در چند سال اخیر کودکان زیادی بودند که خبر گم شدن یا ربوده شدنشان برای چند وقت افکار عمومی را با خود همراه میکرد، اما بعد از چند روز این خبر مرگ دردناک آنان بود که سر تیتر رسانهها قرار میگرفت، آتنا، بنیتا، ستایش و ... نامشان با ربوده شدن، تجاوز و مرگ در افکار عمومی ثبت شده است.
البته اینها تنها کودکانی بودند که بخت با آنان یار بود و نامشان به رسانهها و شبکههای اجتماعی راه یافت، بررسیها نشان میدهد، شمار کودکان ربوده و قربانیشده بسیار بیشتر از نامهایی است که در رسانهها مطرح شده است.
کودک بیدفاع است؛ نه توان فکری لازم برای تشخیص اغفال را دارد و نه قدرت بدنی بازدارنده در برابر تهدید، به همین دلیل از یک سو قربانی جرایم خشونتبار زیادی مانند آدم ربایی می شوند و از سوی دیگر به دلیل ضعف بدنی و آسیب پذیر بودن آنان ،کودکربایی در بیشتر پروندهها به سادگی اتفاق میافتد.
فقط ربوده شدن باران شیخی نبود که چند وقت اخیر افکار عمومی جامعه را به خود مشغول کرده است بلکه خبر ربوده شدن کودکان هر از چند گاهی خبرساز میشود.
مروری بر صفحه حوادث روزنامهها و وب سایتها نشان میدهد که به طور متوسط سالانه نزدیک به ۴۰ کودکربایی منجر به شکایت و تشکیل پرونده در ایران رخ میدهد، این درحالی است که بسیاری از موارد کودکربایی نیز به دلایل مختلف هرگز راهی به دادگاهها و یا مراجع قضایی پیدا نمیکنند.
کامران رضوانی، قاضی اجرای احکام دادسرای جنایی تهران پیشتر گفته بود: «بسیاری از موارد کودکربایی بنا به دلایلی هیچگاه به مراجع انتظامی و قضائی اعلام نمیشود.
حفظ آبرو بهخصوص در مواردی که کودک ربودهشده دختر باشد، کودکربایی اعضای باندهای تبهکاری بهخصوص موادمخدر و یا اختلافهای قومی در بین اتباع خارجی بهخصوص افغانی بخش دیگری از موارد کودکربایی است که معمولا در جایی ثبت نمیشود، اینها آمار سیاه کودکربایی است.» اما به گفته این قاضی اجرای احکام انگیزه بیشتر پروندههای کودکربایی مسائل مالی است و محافظت کودکان تنها راه مقابله و کاهش این گونه جرایم است.
سال 96 یکی از سالهایی بود که اخبار کودکربایی،، قتل و تجاوز آنان بیش از هر سال دیگر خبرساز شد و توجه رسانهها و شبکههای اجتماعی را به خود جذب کرد.
ستایش، آتنا، بنیتا، اهورا و ... لیستی از قربانیان کودک را تشکیل دادند که خبر ربوده شدن، تجاوز و قتل آنان در فاصله زمانی کمی از هم منتشر شد و احساسات عمومی مردم را جریحه دار کرد.بعد از انتشار خشونتهای آشکار علیه کودکان، فعالان حقوق کودک و برخی از خانوادههای قربانیان خواستار راه اندازی سیستم هشدار از سوی پلییس شدند.
سیستمی که به محض ناپدید شدن کودکی، مشخصات وی را روی تلفنهای تمامی شهروندان میفرستد و با استفاده از رسانههای جمعی، همه مردم را دعوت میکند که در یک کمپین ملی برای پیدا شدن کودک ربودهشده شرکت کنند.
این ایده برگرفته از سیستمی به نام «هشدار آمیز» است که یک سامانه هشدار در مواقع کودکربایی است و از سال ۱۹۹۶ در آمریکا راهاندازی شد و اکنون به نقاط دیگر جهان نیز رسیده است. اما با وجود تلاش فعالان حقوق کودک ، با این درخواست به دلیل به خطر افتادن امنیت روانی جامعه موافقت نشد تا کودک آزارها در حاشیه امنی که خلاهای قانون برای آنان ایجاد کرده است به فعالیت های مجرمانه خود مشغول شوند.
فعالان حقوق کودک معتقدند: وقتی در جامعه به دلیل ضعف قانون حمایت واقعی از کودک صورت نمیگیرد، هیچ تضمینی برای جلوگیری از خشونت علیه کودک وجود ندارد. بنابراین در این شرایط تنها آموزش به کودکان از سوی خانوادهها میتواند کودکان را از آسیبها محافظت کند.
نظر شما